مساجد اصفهان ترک خوردند!
به گزارش مجله کالارنا، هم میهن نوشت: فرونشست در اصفهان با سرعت دیوانه واری در حال حرکت است؛ حالا و پس از نفوذ این پدیده به سازه های مسکونی و تاسیسات و زیرساخت های اساسی، فرونشست زمین به بیخ گوش ابنیه و آثار باستانی و تاریخی اصفهان نیز رسیده و آن ها را در معرض خطر جدی قرار داده است. آنالیز های هم میهن نشان می دهد در ماه های گذشته، ردپای فرونشست به مساجد تاریخی اصفهان رسیده است؛ آثاری مثل مسجد جامع عباسی، مسجد حکیم و عتیق و بقعه شهشهان، حمام وزیر، مسجد و حمام علی قلی آقا، مسجد سید، در ورودی حافظ و سپه میدان نقش دنیا.
ترک های روی دیواره های برخی از دیگر آثار مثل سی وسه پل، پل خواجو و... شاهد این ماجراست؛ یک بحران جدی. اگر تا پیش از این شمال اصفهان جزو منطقه ها نامساعد و بحرانی بود و همه از نرخ بالای فرونشست در این منطقه ها سخن به میان می آوردند، حالا به گفته بسیاری از کارشناسان زمین شناسی، فرونشست، تمام منطقه ها اصفهان را دربرگرفته و درحال پیشروی است و همین هم حساسیت میراث دوستان را برانگیخته است. چندی پیش بود که علیرضا ایزدی، مدیرکل میراث فرهنگی استان اصفهان مدعی شد که هرچند هنوز فرونشست به آثار تاریخی آسیبی وارد ننموده، اما این پدیده به فاصله یک کیلومتری بنا های تاریخی شهر اصفهان رسیده است.
او در مصاحبه با مهر، اما برخلاف نظر بسیاری از کارشناسان زمین شناسی ترک های موجود بر بدنه برخی آثار تاریخی همانند مسجد سید و مسجد جامع را به دلایلی غیر از فرونشست دانست: ترک های موجود در برخی از بنا های تاریخی با توجه به بافت خشتی و آجری آن ها جزو ترک های طبیعی اند. درمورد سازه مسجد امام هم نگرانی هایی وجود داشت که پس از پایش معین شد فعلاً از نظر فرونشست مسئله ای آن را تهدید نمی نماید و درمورد پدیده های نگران نماینده در کف رودخانه زاینده رود برای پل های تاریخی به ویژه سی وسه پل و پل خواجو نیز با آنالیز های بیشتر و تزریق اعتبارات، برای استحکام بخشی آن ها اقدامات مؤثری خواهیم داشت. البته این بدان معنا نیست که بنا های تاریخی در خطر نیستند. چون در نواحی شمالی اصفهان شواهدی از فرونشست وجود دارد و با توجه به فاصله کم آن با آثار تاریخی اصفهان، هیچ تضمینی وجود ندارد که فرونشست به بنا های تاریخی نرسد!
نرخ بالای فرونشست در زمین
نرخ فرونشست زمین در اصفهان 5 تا 18 سانتی متر در سال است و سالانه بین 30 سانتی متر تا یک متر افت تجمعی آبخوان ها در این استان به ثبت رسیده است. نرخ بالای فرونشست در اصفهان، نام این شهر را در شمار کلان شهر هایی با پهنه های وسیع فرونشستی قرار داده است. علاوه براین، از محدوده دشت اصفهان-برخوار نیز به عنوان پرخطرترین دشت از نظر فرونشست در کشور نام برده می گردد؛ دشت وسیعی که کلانشهری را با جمعیت بیش از 2 میلیون نفر تحت تأثیر خود قرار داده و به علت برداشت بی رویه از منابع آب زیرزمینی خارج از توان آبخوان طی سه تا چهاردهه گذشته، فرونشست در آن نمود پیدا نموده است. تیر فرونشست، اما این بار آثار تاریخی بازمانده از دوران های مختلف را هم نشانه گرفته و در صورت تداوم خشکسالی زاینده رود، می رود که کم کم آن ها را نابود کند.
یافته های پژوهشی باعنوان تأثیر رژیم رودخانه زاینده رود بر فرونشست زمین در محدوده بنا های تاریخی شهر اصفهان، نوشته فرید فضیله که برای دانشگاه صنعتی شاهرود تهیه شده، نشان می دهد که رودخانه زاینده رود به عنوان مهمترین منبع تغذیه نماینده آبخوان شهر اصفهان شناخته می گردد، اما طی سال های اخیر، این رودخانه خشک شده و به ناچار برداشت از آب زیرزمینی شدت گرفته که منجر به پایین رفتن سطح آب زیرزمینی، تنها طی 8ماه به اندازه 20متر شده است. این عوامل علت محکمی برای فرونشست خواهد بود. دیگر نتایج این پژوهش نشان می دهد که اگر پنج سال متمادی آبی در رودخانه نباشد، سطح ایستابی بیش از 3متر دیگر افت خواهد نمود. بعلاوه درصورتی که تنها یک ماه در سال رودخانه آبدار باشد، بازهم سطح ایستابی نسبت به شرایط کنونی افت زیادی خواهد داشت. اما در صورت خشک بودن یک سال دیگر رودخانه و برداشت از چاه های شهرداری، سطح ایستابی تغییر چندانی نخواهد داشت و درنتیجه برداشت از چاه های شهرداری عامل مهمتری در افت سطح ایستابی نسبت به خشکی رودخانه است. طبق نقشه پهنه بندی پتانسیل فرونشست بیشترین پتانسیل خطر را پهنه ای به شعاع نهایت 1500متر در شمال و 400 متر در جنوب رودخانه از ورودی غربی شهر تا نزدیکی پل چوبی دارد. قسمت شرقی شهر، حوالی پل شهرستان و بخش های جنوبی (دانشگاه اصفهان) ازجمله بی خطرترین محدوده های شهر از لحاظ فرونشست هستند.
فرونشست زمین که محصول سال ها بی آبی و خشکسالی در اصفهان است، اکنون خودش را به نقاط مرکزی شهر -یعنی جایی که بیشترین آثار تاریخی وجود دارند- رسانده تا تهدیدی جدی برای بقای آن ها باشد. شهرام امیری، مدیر امور فرهنگی و ارتباطات اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی اصفهان دراین باره به هم میهن می گوید که فرونشست در اصفهان به مسئله ای جدی تبدیل شده است که در صورت برقرار نبودن جریان آب در رودخانه، پیامد های جبران نشدنی ای را بر جای خواهد گذاشت: دشت بزرگ اصفهان که شهر تاریخی اصفهان دقیقا در مرکز آن است، نزدیک 10 هزارسال قدمت دارد؛ یعنی زندگی و حیات اجتماعی مردم این شهر از 10 هزارسال پیش آغاز شده و پیشینه حیات متمدانه در این شهر نیز حدود شش تا هفت هزارسال پیش بینی می گردد. حیات این شهر از همان ابتدا، اما به طور مستقیم به زاینده رود وابسته بوده است؛ چراکه اندازه بارش ها از زمان گذشته تا به امروز در این شهر به قدری نبوده است که بتواند بقای حیات انسان را تامین کند. این درحالی است که در دو دهه اخیر به علت خشکسالی ها و بی تدبیری در مدیریت آب، شاهد تنش آبی در این شهر هستیم. ازسوی دیگر حیات اجتماعی مردم پیرامون شهر اصفهان هم به کشاورزی گره خورده است و بسیاری از کشاورزان برای تامین آب مورد احتیاج از آب های زیرزمینی برداشت می نمایند که این آب ها نیز خود از زاینده رود تغذیه می نمایند و همین مسئله هم باعث افزایش حفر چاه ها و البته افت سطح آب های زیرزمینی به ویژه در شمال دشت اصفهان شده است؛ اتفاقی که فرونشست زمین را رقم زده.
به گفته او، با تداوم خشکسالی ها و برقرار نشدن جریان زاینده رود به صورت مستمر شاهد بروز فرونشست بیشتری در مرکز شهر خواهیم بود: زنگ هشدار فرونشست در اصفهان، سال هاست که به صدا درآمده، اما به گوش شنوایی نرسیده است؛ پدیده ای مخاطره آمیز که همانند بیماری ای درمان نشدنی است و علاجی برای درمان آن وجود نخواهد داشت.
امیری در ادامه می گوید که میدان نقش جهان که بزرگترین محدوده بافت تاریخی شهر اصفهان است، بعلاوه چهارباغ عباسی از دو سال گذشته مورد پایش و رصد نهاده شده اند و برای کاهش مخاطرات فرونشست بر پل های تاریخی نیزکه خشکسالی بیشتر از سایر ابنیه روی آن ها تاثیر خواهد گذاشت نیز قرار است طرح جامع فرونشست به خاتمه برسد: درحال برآورد هزینه هستیم تا با یاری استانداری و وزارت کشور و وزارت میراث و نهاد هایی مثل راه و شهرسازی، طرح جامع فرونشست را به خاتمه برسانیم. البته تاکید می کنم که فرونشست هنوز خوشبختانه به مرکز شهر نرسیده و بخش هایی از جنوب مهیار و محدوده شمال را بیشتر تحت تاثیر خود قرار داده است. اما با توجه به خشکی زاینده رود، بعلاوه افزایش بهره وری از آب های زیرزمینی فرونشست به زودی به آثار تاریخی در مرکز شهر نیز سرایت خواهد نمود و آن ها را تحت تاثیر قرار می دهد. برای مثال در محور زاینده رود 5 پل تاریخی وجود دارد که پایه های این پل ها در 400 سال گذشته خودشان را با رطوبت همخوان و همسان نموده اند. اکنون شاهد نمود ترک هایی بر پل خواجو هستیم. از آنجا که پایه های این پل خشتی است اگر فرونشست به آن برسد یکی از اولین پل هایی که به طور جدی تحت تاثیر خواهد گرفت، پل خواجو خواهد بود.
درحالی امیری از سرایت نکردن فرونشست به آثار تاریخی که در مرکز شهر اصفهان نهاده شده اند، سخن می گوید که علی بیت اللهی، رئیس بخش زلزله شناسی مهندسی و خطرپذیری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی در مصاحبه با هم میهن دراین باره نظر دیگری دارد. او با اشاره به یافته های پژوهشی درباره میراث تاریخی ثبت شده جهانی و بافت های تاریخی در کل کشور می گوید: آنالیز ها نشان می دهد که در استان اصفهان متاسفانه موارد متعددی هم از آثار ثبت شده مثل میدان نقش جهان، هم آثار تاریخی و معماری ارزشمند دیگر در زون های فرونشستی با نرخ فرونشست بالا نهاده شده اند که نتیجه این امر ترک خوردگی و آسیب دیدگی این بنا های ارزشمند و قدیمی است؛ بنا هایی که دیگر امکان نوسازی آن ها وجود ندارد. در شهر اصفهان بالغ بر 2 میلیون و 700 هزارنفر جمعیت در پهنه های فرونشستی آن زندگی می نمایند و در مراکز جمعیتی اطراف آن، بیش از 400 بنای تاریخی و بافت تاریخی ثبت شده که تمام آن ها در پهنه ها و زون های فرونشست نهاده شده اند. درواقع می توان گفت بیش از نیمی از بافت های تاریخی ارزشمند شهر اصفهان در زون های فرونشستی جای گرفته اند. این بافت ها سازه های اسکلت داری نیستند و به همین دلیل هم براثر نشست های نامتقارن به شدت آسیب می بینند. فرونشست، امر مستمر است و به طور روزانه اتفاق می افتد و به همین دلیل هم این آثار به طور دائم در معرض خطر هستند.
آنطور که او می گوید: از سال 98 تا به امروز به طور جدی در مطالعات فرونشستی اصفهان، تلفات و گزارش های متعدد اعلام شده است؛ اما اقدام کلیدی به منظور کاهش خطرات فرونشست های تاریخی و آثار و ابنیه های تاریخی صورت نگرفته. درحالی که فرونشست تا مرحله ای به صورت تدریجی اثر خود را روی ساختمان ها و ابنیه ها می گذارد و بعد از آن تاثیرات، ناگهانی و به یک باره رخ می دهند؛ به طوری که منجر به فروریختن بنا می گردد؛ بنابراین نباید اجازه داد فرونشست به این مرحله برسد؛ چراکه این پدیده برخلاف پدیده های دیگری مثل زلزله به واسطه دخالت ها و دستکاری های انسان در طبیعت رخ می دهد و قابل کنترل است. تجربیات پیروز جهانی در ژاپن، آمریکا، اندونزی و تایوان نشان می دهد با انجام برنامه های جدی و با رویکرد توسعه پایدار در جهت کاهش فشار بر آب های زیرزمینی می توان به نتایج درخشانی در رابطه با فرونشست زمین رسید. این امر در جهان اثبات شده و خوب است که در اصفهان هم به عنوان پایلوت انجام بگیرد؛ چراکه در تمام استان های کشور پدیده فرونشست درحال توسعه است و اگر به طورجدی مدیریت کلان کشور به فکر این پدیده نباشد آثار زیانبار آن با سایر مخاطرات مثل سیل و زلزله قابل قیاس نخواهد بود؛ چراکه بالغ بر 49 درصد از جمعیت کل کشور در مجاورت پهنه های فرونشستی سکنی گزیده اند و این امر بیانگر وسعت اثر این مخاطره است.
بیت اللهی ادامه می دهد: مطالعات نشان می دهد در محدوده شهر اصفهان عمدتا از سمت زاینده رود به شمال شهر و مراکز جمعیتی مثل حبیب آباد، دولت آباد، خیمنی شهر، بهارستان و فولاد شهر (یعنی خارج از محدوده شهری) زون بسیار شدید فرونشست به چشم می خورد که جمعیت بالایی را تحت تاثیر خود قرار داده است. شاید علت عمده این پدیده را بتوان قطعی زاینده رود دانست که از دهه اواسط 80 به صورت دوره ای آغاز و در چند سال اخیر نیز به طور کامل خشک شده است؛ درحالی که این رود نقش اساسی در تغذیه آبخوان های زیرزمینی منطقه اصفهان داشته است و این موضوع در کنار حفر چاه های متعدد و پمپاژ آب های زیرزمینی باعث افت شدید سفره های زیرزمینی شده و درنتیجه فرونشست زمین خودش را نشان داده است.
مرگ آثار تاریخی در اصفهان؟
شرایط کنونی زاینده رود باعث شده تا این رودخانه به رودخانه ای فصلی تبدیل گردد. درحالی که بی آبی آثار تاریخی را هم تحت تاثیر قرار داده است و در صورت ادامه این شرایط، فرونشست میراث چندین و چندساله را به دست باد خواهد سپرد. بیت اللهی معتقد است که اگر بر همین روال و فرمان جلو برویم، قطع یقین نه تن ها در آینده دور که در آینده نزدیک شاهد از بین رفتن آثار تاریخی در اصفهان خواهیم بود: این یک ادعا نیست. وقتی ساختمان تاریخی که فاقد ساختار به هم پیوسته و اسکلت است، بر اثر فرونشست ترک بردارد تاب آوری خود را در برابر زلزله های کوچک یا ارتعاشات زمینی از دست می دهد؛ ضمن اینکه این سازه ها در معرض سرما و گرما هم قرار می گیرند. همه این عوامل باعث تشدید فروریزش می شوند. البته شاید برخی بگویند سال هاست از عمر این سازه ها می گذرد و چرا آن ها در طول عمر خود، دچار این رخداد نشده اند؟
در پاسخ به این پرسش باید گفت که تا دو دهه اخیر جریان آب به طور مداوم برقرار بوده است و سفره های آب زیرزمینی با افت روبرو نبوده اند و این سازه ها را تحت تاثیر قرار نداده اند. متاسفانه در 20 تا 30 سال اخیر طبیعت مورد دستکاری نهاده شد و با برداشت بی رویه و احداث صنایع آب بر و کشاورزی و روش های آبیاری منسوخ، منابع آبی از دست رفته اند؛ به طوری که در محدوده اصفهان، هر سال یک متر افت آب های زیرزمینی را شاهد هستیم. وقتی این پدیده با آهنگ سریع رخ می دهد، قطعا اول سازه های کم مقاومت مثل سازه های تاریخی و قدیمی تحت تاثیر قرار می گیرند. پس اگر این شرایط ادامه یابند دیگر مدیریت جمعیت اصفهان، بعلاوه آثار ارزشمند تخریب شده وجود نخواهد داشت.
فرونشست درحال بلعیدن آثار باستانی
مطالعات استانی نشان می دهد، 29 دشت در 10 محدوده اصفهان، جزو منطقه ها ممنوعه بحرانی اند که به لحاظ افت سطح آب زیرزمینی، تغییر کیفیت شدید آب و پدیده فرونشست با شرایط حادتری روبه رو هستند. دشت های اصفهان- برخوار، کاشان، اردستان، باد- خالدآباد، گلپایگان، دامنه- داران، مورچه خورت، نجف آباد، مهیار شمالی و مهیار جنوبی- دشت آسمان، محدوده های ممنوعه بحرانی استان اصفهانند. فرونشست، اما در سال های اخیر پیشروی نموده و بی آبی و خشکسالی هم مزیدعلت شده است که این پدیده خودش را در مرکزشهر نشان دهد و آثار باستانی را هم تهدید کند.
یک کارشناس زمین شناسی که تمایلی به ذکر نامش در این گزارش ندارد به هم میهن می گوید که آبخوان دشت اصفهان برخوار که اصفهان روی آن نهاده شده، دشتی است که سه هزار و 600 کیلومتر وسعت دارد: خود آبخوان نیز نزدیک یک هزار و 600 کیلومتر وسعت دارد و آبخوان اصفهان برخوار درحال حاضر به علت برداشت های بی رویه دچار فرونشست زمین شده است. در این دشت نزدیک شش هزار ابنیه تاریخی نهاده شده که عمده آن ها نیز در مرکز شهرند؛ آثاری مثل مسجد حکیم و عتیق و بقعه شهشهان، درب امام، حمام وزیر، مسجد و حمام علی قلی آقا، مسجد سید و... که تمام این ها درگیر فرونشست شده اند. برای مثال فرونشست، سرویس های بهداشتی مسجد سید را دربرگرفته است. ترک های طولی نیز روی گنبد مسجد به چشم می خورد که نشان از فرونشست دارند. علاوه بر این، این ترک ها در آستان امامزاده درب امام و بقعه شهشهان و حمام وزیر نیز مشاهده می شوند.
در مسجد عتیق که بازمانده دوران سلجوقیان است و به عنوان شاه موزه معماری ایران نیز شناخته می گردد نیز آثار فرونشست زمین به وضوح به چشم می خورد. در ورودی حافظ و سپه به میدان نقش جهان و مسجد جامع عباسی (در گنبد و دیواره ها و شبستان) نیز ردپای این پدیده مخاطره آمیز را می توان دنبال کرد. همه این ها نشان از فرونشست آثار تاریخی دارند؛ درحالی که سازمان میراث معتقد است که این ترک ها به علت قدمت و فرسودگی این بناهاست. اما سوال این است که چرا پل شهرستان با دوهزار و 500 سال که روی سنگ بستر ساخته شده است، دچار فرونشست یا ترک نشده؟ چرا ترک ها که حاکی از تاثیر فرونشست هستند بر پل های چوبی، مارنان و سی و سه پل هویدا شده اند و با مقداری جابه جایی در مقیاس بزرگ و به صورت افقی همراه شده اند؟ و چرا از زمان قطع جریان دائمی زاینده رود این ترک ها خودشان را نشان داده اند و تا پیش از این ردپایی از آن ها دیده نمی شد؟
این کارشناس زمین شناسی می گوید: به همان سرعتی که از آبخوان با حفر چاه های بی شمار آغاز به برداشت می کنیم، آبخوان نیز دچار تراکم و درنتیجه نشست زمین می گردد و آثار فرونشست هم به صورت ترک خود را نشان می دهد. توجه داشته باشید که از مجموع 43 مخاطره ای که در جهان رخ می دهد، نزدیک 34 مخاطره اش در ایران اتفاق می افتد که یکی از آن ها هم فرونشست است؛ پدیده ای خطرناک که مخاطرات آن جبران نشدنی و برگشت ناپذیر است؛ چراکه وقتی مرگ آبخوان رخ دهد به هیچ عنوان نمی توان آن را احیا کرد. این اتفاق اکنون درحال وقوع است. آنالیز حاکی از این است که از مجموع 11 میلیارد مترمکعب آبی که داخل این آبخوان بوده است، طی 30 سال گذشته نزدیک هفت میلیارد مترمکعب آن مصرف شده و تنها سه میلیارد مترمکعب آن در عمق 200 متری به جای مانده که در حال برداشت است که کیفیت و دبی لازم را ندارد. محاسبات نشان می دهد در جایی که بیشترین ضخامت آبرفت وجود دارد، در طول دوران فرونشست 2 تا 50/2 متر فرونشست رخ خواهد داد.
برای مثال میدان نقش جهان به خاطر ضخامت 100 متری، در دوران فرونشست 54 و سی و سه پل 33 سانتی متر نشست خواهد نمود و وقتی به حالت پایدار خواهند رسید که مرگ آبخوان اتفاق افتاده باشد و دیگر تراکم فضایی موجود نباشد. پس تنها راه پیشگیری از مرگ آبخوان، کاهش برداشت از آبخوان و افزایش آب به آن است. اصلی ترین منبع کنترل نماینده آبخوان، رودخانه زاینده رود بوده که پس از جاری شدن، لایه شن دانه درشت را تغذیه می نموده و همواره هم آب داشته و به لایه های دیگر نیز نفود می نموده است. حفر چاه های متعدد، اما باعث شده تا این لایه ها خشک شوند و برداشت از لایه های زیرین یعنی ریزدانه ها رخ دهد. در سال های اخیر که زاینده رود جاری نبوده است، این لایه ها هم آبگیری ننموده اند؛ بنابراین اکنون حتی اگر زاینده رود پنج تا شش سال به صورت مداوم جاری هم باشد، فقط لایه های شنی می توانند آبگیری نمایند و آب دیگر به لایه های زیرین نفوذ نخواهد نمود.
معلول ضخامت خاک و اندازه افت آب
بهرام نادی، عضو کارگروه تخصصی فرونشست استان اصفهان و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی نجف آباد هم در مصاحبه با هم میهن اثر فرونشست بر آثار تاریخی اصفهان را تایید می نماید و می گوید: فرونشست در همه جای اصفهان با نرخ های متفاوت به چشم می خورد؛ پدیده ای که برخی از سازه ها را دچار آسیب نموده است. فرونشست اگر به طور یکسان در منطقه ها مختلف رخ دهد، آسیب کمتری از خود برجای می گذارد نسبت به زمانی که در برخی از منطقه ها بیشتر باشد و در برخی منطقه ها دیگر کمتر. به طورمثال، در منطقه حبیب آباد، نرخ فرونشست حدود 18 سانتی متر است؛ درحالی که در منطقه ها مرکزی مثل میدان نقش جهان نرخ فرونشست حدود 3 سانتی متر در سال است که البته عدد بالایی به شمار می رود و نباید آن را انکار کرد. فرونشست در مسجد علی قلی آقا نیز اتفاق افتاده است و ترک های روی گنبد به وضوح نشان دهنده این پدیده هستند که تا اواسط گنبد نیز پیش رفته اند. نرخ فرونشست در جنوب، یعنی نزدیک به رودخانه پایین تر است مثلا اگر این نرخ در علی قلی آقا بین 7 تا 8 سانتی متر است در حوالی سی و سه پل این نرخ به سه تا پنج سانتی متر می رسد.
به گفته او، فرونشست معلول ضخامت خاک و اندازه افت آب است؛ هرچقدر ضخامت خاک بیشتر باشد، افت آب هم بیشتر است؛ بنابراین در میدان نقش جهان یا میدان عتیق که ضخامت آبرفت بین 70 تا 100 متر است، ظرفیت بیشتری برای ایجاد فرونشست مشاهده می گردد.
منبع: فرارو