گیاهخوار بودن، به معنی باکلاس بودن نیست! - مجله کالارنا

یکی از تاثیرگذارترین عوامل بر نوع تغذیه افراد، فرهنگ کشور آن هاست. متاسفانه فرهنگ گیاهخواری هنوز به درستی جا نیفتاده است. همین موضوع نیز سبب گشته که به جای این فرهنگ، فرهنگ فست فود خوری پا به میدان بگذارد. البته قصد ما این نیست که گیاهخواری را تایید و یا رد کنیم و قطعا گیاهخواری مضرات خاص خود را دارد، اما فست فود خوری بدون شک لایق رد شدن می باشد. مسئله گیاهخواری در ایران از آن دسته مسائلی است که باید به آن پرداخته گردد. شاید ابتدا لازم باشد بفهمید گیاهخواری به چه معناست و چه انواعی دارد. در ادامه این مطلب همراه خبرنگاران باشید تا به مناسبت روز گیاهخواری (یک نوامبر به عنوان این روز نام گذاری شده است) و می دانیم که از آن گذشته، اما قصد داریم به آنالیز مسائل و مسائل گیاهخواری در ایران بپردازیم.

گیاهخواری چیست؟

گیاهخواری در واقع نوعی سبک زندگی می باشد که به معنای پرهیز از خوردن گوشت جانوران است. بدون شک مهم ترین دلایل گیاهخواران برای گرایش به این سبک زندگی، مسائلی از جمله رعایت حقوق حیوانات، حفاظت محیط زیست، حفظ سلامتی و در بعضی موارد نیز مسائل معنوی یا مذهبی می باشد.

بعضی از گیاهخواران علاوه بر پرهیز از خوردن گوشت حیوانات، از خوردن شیر و فرآورده های لبنی، تخم مرغ و بعلاوه عسل نیز می پرهیزند. به طور کلی اصلی ترین انواع گیاهخواری به توضیح زیر می باشند:

گیاهخواری حاوی شیر و تخم مرغ (Ovo-lacto vegetarianism):

این دسته از گیاهخواران از خوردن هر نوع گوشت اعم از گوشت قرمز، گوشت مرغ، گوشت ماهی و ... می پرهیزند، اما تخم مرغ و لبنیات را مصرف می نمایند.

وگانیسم (veganism):

در این سبک زندگی، افراد علاوه بر حذف هر نوع محصول حیوانی از فهرست غذا های خود، محصولات حیوانی را از مواد مصرف خود نیز حذف می نماید. وگان ها از مصرف محصولاتی از قبیل انواع گوشت، لبنیات، تخم مرغ، عسل، ابریشم، چرم، خز و ... می پرهیزند.

خام گیاهخواری (raw veganism):

خام گیاهخواران به هیچ عنوان نمی توانند از محصولات گوشتی، فراورده های آن ها و تخم مرغ استفاده نمایند. معمولا غذای خام گیاهخواران شامل میوه، سبزی، سالاد، آجیل، انواع جوانه ها، سویا و مواد قندی مانند کشمش و انجیر می باشد و تمام غذا های مصرفی آن ها به صورت خام و طبیعی مصرف می گردد.

گیاهخواری و این همه دردسر؟!

فقط کافیست چند دقیقه پای درد دل های یک گیاهخوار ایرانی بنشینید. همین چند دقیقه کافیست که بفهمید زندگی برای این افراد تا چه حد سخت است. عجیب تر اینکه بعضی در پاسخ به مسائل گیاهخواران در ایران می گویند: خب گیاهخواری نکنه و گوشتخوار باشه! دیدگاهی که خود به تنهایی می تواند دردی برای گیاهخواران باشد.

یکی از اصلی ترین مسائلی که گیاهخواران با آن روبرو هستند، عدم فراوری بعضی از مواد مورد احتیاج گیاهخواران در سیستم کشاورزی کشور می باشد. همین موضوع نیز فراوریات غذایی برای گیاهخواران را محدود نموده است و تعداد غذا هایی که گیاهخواران می توانند مصرف نمایند کمتر می گردد.

فرض کنید یک فرد گیاهخوار هستید و می خواهید با دوستان غیرگیاهخوار خود برای صرف غذا به کافه و یا رستورانی بروید. اکثریت قریب به اتفاق کافه ها و رستوران ها غذا های مخصوص گیاهخواران را ندارند و یا غذای آن ها محدود به سالاد می گردد. طبیعی است که این موضوع افراد گیاهخوار را دلسرد می نماید.

این موضوع تنها محدود به کافه ها و رستوران ها نیست. ممکن است به عنوان یک گیاهخوار به مهمانی بروید و سهم شما از سفره مجلل و رنگارنگ مهمانی، تنها یک بشقاب سالاد باشد. زیرا فرهنگ پخت غذا های گیاهی برای گیاهخواران هنوز چندان در کشور ما مرسوم نشده است. حتی در قفسه های مغازه ها هم گیاخوار ها غریب هستند.

به هر حال تمام این مسائل می تواند تاثیر مستقیم بر زندگی فرد گیاهخوار بگذارد. ممکن است فرد مجبور به قطع ارتباط با بعضی افراد و بعلاوه تغییر در مکان های تفریحی گردد.

مُد شدن جمله من گیاهخوارم

در میان این گیاهخوار های حقیقی کم نیستند افرادی که گیاهخوار بودن رو نوعی فزونی فرهنگی می دانند و فکر می نمایند اگر خود را گیاهخوار جلوه دهند، سطح بالای فرهنگ خود را نشان داده اند. این افراد همان دسته ای هستند که تا یک غذای لذیذ غیرگیاهی را می بینند دست و پایشان شل شده و گیاهخوار بودن را فراموش می نمایند.

گیاهخواران حقیقی برای معین سبک زندگی خود دلایل منطقی دارند و صرفا برای اینکه خود را اصطلاحا باکلاس نشان دهند، آن را انتخاب ننموده اند. پس به این سادگی ها هم نمی توانند از تصمیم خود پا پس بکشند. همین گیاهخواران غیر حقیقی خود یکی از دلایل سخت تر شدن شرایط برای گیاهخواران واقعی هستند.

بسیارند افرادی که گیاهخواران حقیقی را نیز از همان دسته ای تصور می نمایند که می توانند به سادگی سبک زندگی خود را تغییر دهند و از گیاهخواری دست کشند. پس در نتیجه آن ممکن است حرف های نه چندان درستی به گیاهخواران بزنند. همان جمله ای که پیشتر نیز به آن اشاره کردیم و پاسخ مردم به مسائل گیاهخواران در رابطه با مسائل آن ها نیز حاصل همین تفکرات و دیدگاه های اشتباه می باشد.

برای حل مسائل چه کنیم؟

اگرچه بسیاری از مسائل گفته شده باید از ریشه حل شوند، اما اگر هر فردی دانش خود را درباره گیاهخواران اندکی کامل تر نموده و به درک صحیحی از سبک زندگی آن ها برسد، بدون شک تاثیر بسیار زیادی روی ساده تر شدن زندگی گیاهخواران در ایران می گردد.

اگر کافه یا رستوران دارید، غذا های گیاهی بیشتری را در منوی خود جای دهید تا گیاهخواران بتوانند تنوع غذایی را احساس نموده و لذت بیشتری از بودن در کنار دوستان خود ببرند.

اگر در میان آشنایان خود فرد گیاهخواری دارید، حتما در زمان مهمانی غذا هایی را هم برای آن ها در نظر بگیرید. اجازه دهید گیاهخواران نیز به میزان دیگران از مهمانی و سفره مجلل شما لذت ببرند.

سعی کنید درک خود را از گیاهخواری کامل کنید و آن را یک فزونی فرهنگی یا به اصطلاح کلاس ندانید. گیاهخواران به دلایل مشخصی این سبک زندگی را انتخاب نموده اند و همه افراد وظیفه دارند به انتخاب این افراد در این زمینه احترام بگذارند.

در آخر چیزی که ما می دانیم این است که انتخاب کردن سبک زندگی، احتیاجمند اطلاعات دقیقی از آن سبکی ست که قصد داریم درپیش بگیریم. طبیعتا بدن انسان هم به فراورده های گوشتی و لبنی احتیاج دارد و هم به سبزیجات ها. بنابراین برای داشتن بدنی سالم بهتر است تمام مواد مورد احتیاج به بدن برسد. حالا با تمام موارد گفته شده ما هیچ نوع سبک غذایی را رد و یا تایید نمی کنیم، فقط از شما می خواهیم قبل از انتخاب اطلاعات کافی به دست آورید و بدانید گیاهخوار بودن به منزله باکلاس بودن نیست.

نظر شما درباره گیاهخواری چیست؟

پ

منبع: برترین ها